ادواردو می گفت: من امام رضا(ع) را در کنارم حس می کنم
ادواردو دانشجوی فلسفه ادیان در دانشگاه معروف "پرینستون ” نیویورک بود. خودش هم متولد نیویورک بود. او انجیل و تورات را خوانده، اما اینها او را قانع نکرده بود. در 20 سالگی برحسب اتفاق در کتابخانه چشمش به قرآن افتاده و چند آیه از آن را میخواند و احساس میکند این نمیتواند کلام بشر باشد. قرآن را کامل میخواند و تصمیم میگیرد مسلمان شود؛
+ نوشته شده در ۱۳۹۳/۰۸/۲۵ ساعت 16:48 توسط حمید رابعی
|
به منزل امام (ره) رفته بود و بوسه عشق آقا ، مثل داغ عاشقی ، روی پیشانی بلندش نقش بسته بود . وقتی در شورای مدیریت فیات او را کنار گذاشتند و پسر عمویش امبرتو را سرپرست امور کردند و زمانی هم که پسر عمو مرد خواهر زاده صهیونیستش جان الکان را سرپرست اموال کردند ! آن لحظه های آخر ، به یاد می آورد که همین چند روز پیش تصمیم گرفته بود بیاید ایران و علوم دینی بیاموزد . از ارث که محرومش کرده بودند ! تهمت افسردگی و اعتیاد و قاچاق و دیوانگی هم به او زده بودند ! چه بهتر که زوددتر می آمد و در راه عقیده و ایمان تلاش می کرد .